X

کتاب افسانه محبت

امتیاز به این کتاب

بخشی از کتاب افسانه محبت: روزی روزگاری پادشاهی بود و دختری داشت شش هفت ساله. این دختر کنیز و کلفت خیلی داشت، نوکری هم داشت کی از خودش بزرگتر به نام قوچ علی. وقت غذا اگر دستمال دختر زمین می‌افتاد، قوچ علی بش می‌داد. وقت‌بازی اگر توپ دورتر می‌افتاد، قوچ علی برایش می‌آورد. گاهی هم دختر پادشاه از میلیون‌ها اسباب بازی دلش زده می‌شد و هوس الک دولک بازی می‌کرد. الک دولک دختر پادشاه از طلا و نقره بود.

اول دفعه‌ای که دختر هوس الک‌دولک بازی کرد، پادشاه تمام زرگرهای شهر را جمع کرد و امر کرد که تا یک ساعت دیگر باید الک‌دولک طلا و نقره‌ای برای دخترش حاضرشود. این الک‌دولک صدهزارتومان بیشتر خرج برداشت. یک زرگر هم سر همین کارکشته شد. چون که گفته بود کار واجی دارد و نمی‌تواند بیاید. زرگر داشت برای دختر نوزاد خود گوشواره درست می‌کرد.

نام کتاب: افسانه محبت

نویسنده: صمد بهرنگی

تعداد صفحات: 22 صفحه

نوع فایل: pdf

حجم فایل: 2/77 مگابایت

لینک دانلود: دانلود

منبع: www.caffeinebookly.com

بخشی از کتاب فردای دیروزین:

درجایی نوشته بودم که باید با آربرت سیتون همداستان وهمباورشد, که شعر گفتار حکمت آمیز خون است, آن سیاله ارغوانی درون آدمی که میتواند وه های غبارآلود را به گوهران افروزشگرد گردیسی بخشد وسنگیرزه ها را با نیمخند شگفتن آرایه دهد.

مطالعه‌ی این کتاب: دانلود

ادبیات
Tags: صمد بهرنگی