بخشی از کتاب ایلیاد(بخش دوم): فریادهای هراس انگیز، بیتاب بودند که کشتیها را بگیرند و همه لشکریان دشمن را درین واپیسین پناه بکشند؛ که ناگهان خدایی که زمین را در آغوش میگیرد و آنرا میجنباند، از ته دریاها بیرون آمد، سیما و بانگ بلند کالکاس را بخود داد و آمد مردم آخائیر دل بدهد. نخست رو بدو برادر آژاکس کرد که از همان دم در آرزوی جنگ کردن میسوختند و گفت:
ای سرداران آژاکس بسوی دلاوری روی آورید نه گریز خطرناک تا لشکریان را رهایی بخشید. من از دلاوری خودسرانه مردم تروا که برلشکرگاه ما تاختهاند چندان باکی ندارم؛ جنگجویان دلیرما با تاخت و تازشان برابری خواهندکرد، امّا از آن ترسانم که درینجا شکستی شوم بخوریم.
نام کتاب: ایلیاد(بخش دوم)
نویسنده: هومر
مترجم: سعید نفیسی
تعداد صفحات: 400صفحه
نوع فایل: pdf
حجم فایل: 22/7مگابایت
لینک دانلود: دانلود
منبع: www.caffeinebookly.com
بخشی از کتاب هزار ویک شب (شهرزاد قصه گو و قصه های او):
شهریار و شاه زمان به قصد سفری بی پایان پای در راه نهادند وشهرهای بسیار و مردمان بیشمار را دیدند وفهمیدندکه مردم هرکدام بدبختیهایی دارندکه از بدبختیهای آنها دست کمی ندارند. بنابراین سر اسب را برگداندند و به کشورخودبرگشتند.
مطالعهی این کتاب: دانلود