بخشی از کتاب خون سیاوش: در روزگاری کهن، درمیان موسم بهار و در شکوه سبزی چهل روزهی بهاری، پهلوانان ایران، توس و گیو به شکارگاهی رفته بودند. آنان، با خروش خروس سحری از خواب برخاسته و در کنار مرز ایران و توران به نخجیرگاه دشت دغوی اسب تاختند. پس از چندی درپی شکار به بیشهای رسیدند. که در آنجا دختر خوبرخی را هراسان یافتند که سپهبُدان از او پرسیدند که چرا پیادهای؟؟ پریچهره پاسخ گفت: پس از فرار از دست خشم پدر، در راه روزبانان زر و تاج مرا بستدند و پس از چندی اسبم از سستی و خستگی بماند و ناچار به این بیشه پناه آوردهام.
نام کتاب: خون سیاوش
نویسنده: منوچهر آرین
تعداد صفحات: 71صفحه
نوع فایل: pdf
حجم فایل: 5/91مگابایت
لینک دانلود: دانلود
منبع: www.caffeinebookly.com
بخشی از کتاب دیوان اشعار ایرج میرزا:
ایرج میرزا فرزند غلامحسین میرزای قاجار و او پسر ملک ایرج بن فتحعلی شاه است. بدین ترتیب فتحعلی شاه قاجار جد اعلای وی بود و پدران ایرج تا نیای بزرگ وی فتحعلی شاه همه شاعر بودند. فتحعلی شاه و پسرش ملک ایرج با آنکه شاعری پیشه نداشتند و از روی تفنن شعر میسرودند باز دارای دیوان بودند. امّا غلامحسین میرزای قاجار پدر ایرج شاعر رسمی درگاه مظفرالدین میزای ولیعد بوده و لقب شاعری داشته و شاید از این راه اعاشه میکرده.
مطالعهی این کتاب: دانلود