مشاهده یک فیل وچند برداشت

امتیاز به این کتاب

سرزمین هندجای فیل است وهندیان ازقدیم به فیل بانی وآموزش پیل ونمایش آن معروف بودند. یک بارگروهی ازآنان فیلی رابرای نمایش به شهری آورده بودندکه فیل ندیده بودند. چون شب شدآن را درخانه ای تاریک یا اسطبلی جاداده بودند. مردم که فیل ندیده بودند برای دیدن آن شتاب کردند وشبانه به همان خانه تاریک واردشدند. وچون نمی توانستند باچشم ببینند می خواستند اورا لمس کنند. یکی ازآنان دستش به خرطوم فیل افتاد وگفت: فیل چون ناودان است.
دیگری دستش به گوش اوخورد وگفت: فیل مانند بادبزن است.
دیگری پایش را لمس کرد وگفت: فیل مانند ستون است.
دیکری پشتش را دست نهادگفت: فیل چون تخت است.
بدین ترتیب هرکدام هرجای فیل راکه دست می زدند تصوّر خودرا مطرح می کردند, این جزئی نگری وتصوّرگرایی وعدم معرفت کلّی بدان دلیل بود که نوری نبود تاخود فیل را ببینند وکلّ وجودش را درک کنند. حقیقت کلّیه دریک وحدت کلّی است چون دریا, که ظاهربینان جزکف که نمودآن است نمی بینند.

در کف هرکس اگر شمعی بدی   اختلاف از گفتشان بیرون شدی

چشم حسّ همچون کف دست است و بس    نیست کف را بر همه او دست رَس

چشم دریا دیگر است و کف دگر   کف بهل وز دیده دریانگر

جنبش کف ها ز دریا روز و شب   کف همی بینی ودریا نی, عجب

ماکه تنها جنبش کف های دریا رامی بینیم چون کشتی ها روی آب هستیم. ولی آب نمی بینیم بلکه خودرا می بینیم وبه نزاع وکشمکش می پردازیم واگر آب راهم ببینیم آب آبرا نمی بینیم.

آب را آبی است کو می راندش   روح را روحی است کو می خواندش

یعنی عالم کثرت ونموداز عالم بود وحقیقت سرچشمه می گیرد ونمودارمی شود چنانکه روح حیوانی مانیز از روح انسانی وآن از روح کلّ نشأت می گیرد ونمودارمی شود. پس اساس شناخت معرفت کلّی به حقایق کلّی است نه اجزای نازله که سایه ها وکف هایی محدود ازبی نهایتند.

درباره ی caffeinebookly

مطلب پیشنهادی

مارگیری که اژدها آورده است

مارگیری برای گرفتن ماربه کوهستان رفت تا با افسون های خویش ماری بگیرد. اومی دانست …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *