حافظ

5/5 - (2 امتیاز)

حافظ صدای سخن عشق در زبان فارسی است. او به لسان‌الغیب مشهور است. از محبوب‌ترین چهره‎های ادب‌پرور ایران است. یکی از هنرهای خواجه حافظ شیرازی زیبایی بیان اوست. شعر او هر زمان تازگی ویژه‌ای دارد. کلمات ساده و قشنگ حافظ به همراه آواز و آهنگ زیبا شنیدنی و قابل درک است.

به نظر حافظ شیرازی سلامت جامعه در گرو سلامت تک‌تک افراد آن جامعه است. او آرزو دارد، کسی دچار درد ناعلاج نشود. زیرا بیماری او باعث جامعه خواهدشد.

هنر، صداقت، خودسازی، توفیقی از جانب جهان به اهل هنر است. باید با دل آرزومند خود توفیق ادب یافته و از نعمت روزگار خود و ذات خود بی‌نصیب نمانید.

نام: خواجه شمس‌ُ الدّین محمّدِ بن بهاءُالدّین محمّد حافظِ شیرازی

متخلص: حافظ

لقب: حضرت عشق، بلبل شیراز، لسان‌الغیب، خواجه عرفان، خواجه شیراز، ترجمان‌الحقیقه، کاشف‌الحقایق، ترجمان‌الاسرار، مجذوبِ سالک، ترجمان اللسان.

آثار: شامل غزلیات، قصائد، قطعات، مثنویات و رباعیات می‌باشد

مقبره: شیراز

حدود سی‌سال پس از فوت سعدی در محله‌ی دروازه کارون شیراز در قرن هشتم محمّدبن‌بهاءالدین به دنیا آمد. پدرش اصفهانی و مادرش کازرونی بود. در سن هفت سالگی رفتار مؤدبانه و چهره‌ی جذاب داشت, همین باعث شد که والدین او خیلی زود متوجه استعداد خاص او شوند. در مدّتی کوتاه تمام دانش پدر را فرا گرفت. امّا همیشه طبیعت، باب میلی انسان نیست. بنابراین محمّد خیلی زود از نعمت وجود پدر محروم شد.

محمّد برای امرارمعاش خانواده مجبورشد، در یک نانوایی باسمت خمیرگیری کارکند. او در نانوایی استاد خمیرگیری داشت که به خمیر با دیده‌ی احترام می‌نگریست. محمّد از این کار استاد تعجب می‌کرد. او طعم تلخ یتیمی و تجارب دردآور فقیری را به طورکامل لمس کرده بود. امّا همیشه راضی به نطر می‌رسید و این از نشانه‌های فضیلت یک انسان است.

محمّد به افراد پایین‌تر از خود می‌نگریست، او با این حرکات خود روحیه می‎گرفت. به طور معمول افراد ژولیده بیشترمتوجه او را به خود جلب می‎کرد. او تلخ‎ترین لحظه‎ی زندگی خود را دوری از مکتب می‌دانست. این تجربه‌های تلخ روز محمّد را ورزیده‌تر می‌کرد.

زین‌الدین مردی از دوستان استاد نانوایی بود، او که علاقه‌ی محمّد را به قرآن دید، از متانت و وقار او متوجه اتسعدادش شد. از مادر و برادر او اجازه خواست تا در حجره‌ی او مشغول کارشود و به مکتب نیز برو.د با لطف او محمّد راهی مدرسه‌ی عشق شد.

حافظ

حافظیه، شیراز – منبع تصویر: ویکی پدیا

زین‌الدین در کمال بزرگواری هزینه‌ی زندگی خانواده‌ی محمّد را برعهده گرفت تا او با خیال راحت به تحصیل بپردازد. او قدر و ارزش استاد و مدرسه را به‌طور کامل درک کرده بود. به پیشنهاد استاد خود کتاب معروف نصاب‌الصبیان را یادگرفت. استاد، همه را به حفظ بیت‌های ساده، امّا پرمحتوای کتاب وادار می‌کرد. این کتاب را ابونصر بدرالدین مسعود بن ابی‌بکر بن حسین بن جعفر فراهی سکزی نوشته است، او از دانشمندان عربی‌دان و روشندل از شعرای دربار بهرام شاه است.

محمّد در مجلش ختم استادبزرگ خود حضوریافته و درجای فرزنداو قرارگرفت و از مردم استقبال کرد. از حاضران قرآنی آوردند و محمّد به قرائت قرآن علاقه‌مندشد. او از این که مردم عمل او را تحسین کرده بودند، احساس رضایت داشت. او دیگر پس از اذان و نمازخواندن به سراغ یادگیری قرآن می‌پرداخت. هر آیه را با خواندن دو بار حفظ می‌شد و هر روز درس‌های قبلی را هم مرور و برای دوستان خود بازگو می‌کرد. آشنایی با کتاب نصاب‌الصبیان باعث شد تا منظوم شدن کلمات در ذهن او ریشه دواند.

اولین شعر او در حضور استاد قوام‌الدین با بهترین توصیف برای ردیف کردن کلمات با معنی و مفهوم قوی از سه کلمه‌ی سفید، سرخ و سیاه در بین دیگر دانش آموزان شهرت یافت:

ای چشمت از خمار، سیاه و سفید و سرخ

ای دستت از نگار، سیاه و سفید و سرخ

گل پیش‌روی تو به خجالت همی شد

روزی هزار بار، سیاه و سفید و سرخ

محمّد در بیست‌سالگی قرآن را از بر بود. او به کلام دلنشین شاعر شیرازی بسیارعلاقه داشت. مادر محمّد وقتی دید، پسرش قرآن را حفظ کرده است، گفت: انشالله خدا حافظ تو باشد، او که این جمله‌ی دلنشین را از مادر شنید، در همان لحظه تصمیم گرفت، تخلص خود را حافظ برگزید. زیرا این نشان می‌دهد او حافظ قرآن است. هم چنین یک کلمه‌ی روان بر وزن فاعل است. استاد قوم‌الدین هم او را حافظ نامید. حافظ به دلیل خوش‌نویسی، اطلاعات قوی و معلومات کافی در دیوان دولتی به کار گماشته شد.

شیراز بعد از درگذشت سعدی, شاعر شیرین‌کلام جانشینی یافته بود. حافظ با دخترعموی مادر خود ازدواج کرد. او در این عشق شراب هم خورد. دو دلداده به راحتی جام شهدوصال را چشیدند. مهم‌ترین منبع الهام‌بخش و آرامش‌آفرین او همسر زیبا, مهربان و همدل او بود، حافظ در کنار همسر خود اندوه را فراموش کرد. شام پسرش را رود گذاشت. زیرا او رودی می‎دانست که از آب شدن برف دل‌های دو دلداده در صحرای عشق جاری گشته بود.

دیوان حافظ یک اثر اصیل ادبی، محصول فعالیت ادبی و سطح رشدفرهنگی یک ملّت یا کشور است. کتاب او یک اثر ادبی معتبر است که حتی مردم آن را کتاب فال می‌دانند. بنابراین ارزش این کتاب باتوجه به فعالیت ادبی، تحول فرهنگی و اجتماعی قابل تحسین است.

زبان شعر به زبان کلی داد و ستد اطلاعات نزدیک است. شعر او از صافی تجربه‌ی عاطفی و نیروی تخیل یکباره‌ی شاعر گذشته است. شعرفارسی در جریان تکاملی احساسی پیشرفت چشمگیری کرده است.

بشنو این‌نکته که خودرا زغم آزاده کنی

خون‌خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد

حالیا فکر سیو کن که پر از باده کنی

تکیه برجای بزرگان نتوان زده به گزاف

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

حافظ

حافظیه، شیراز – منبع تصویر: ویکی پدیا

اینستاگرام کافئین بوکلی

کانال تلگرام کافئین بوکلی

بخشی از معرفی شاعر آسمانی «خاقانی»:

خاقانی در سال 595هـ.ق. در شروان درگذشت. او شروانی است. مادر او کنیزکی طباخ بود. این قرن تاریخ از دوره‌های پربرکت ایران است. زیرا دورانی بر حمله‌ی مغولها بود و شاعران این دوره با حمایت درباریان ادب‌دوست سبب شکوفایی شعرفارسی شدند. سنای عارف بزرگ با افکار عارفانه‌ی خود وسعت بیشتری به شعر فارسی داد. شیخ عطار در حدود سال‌های پایانی زندگی سنایی چشم به جهان گشود او در سال 618هـ.ق. در حمله‌ی مغولان به شهادت رسید.

مطالعه ی بیشتر: مطالعه

درباره ی caffeinebookly

مطلب پیشنهادی

اوحدین کرمانی

اوحدین کرمانی

اوحدین کرمانی حدود سال 560هـ.ق. در کرمان متولد شد. اوحدین کرمانی زمانی متولد شد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *