رودکی

امتیاز به این کتاب

سمرقند شاعری در خود پرورش داد, که به زبان فارسی با شعرهای بلند و روان سخن می‌گفت, او آوازی دلنشین داشت. صدای گیرایش در لطافت و زیبایی همتا نداشت. مهارت او در نواختن چنگ زبانزد همگان بود. در حقیقت می‌توان گفت, تاریخ ایران چنین مردان بزرگ را کمتر در خدو دیده است.

رودکی چهره‌ی درخشان قرن چهارم هجری است, او در دهات کوهستانی رودک در میان شکوفه‌های عطرآگین بهاری به دنیا آمد. به دلیل پیشکسوت بودن در سرودن شعر فارسی به استاد شاعران معروف شد. از کودکی تیزفهم و باهوش بود. در هشت سالگی قرآن را حفظ کرد و مورد تمجید همه‌ی اطرافیان قرار گرفت. از دست‌هایش نیز هنر می‌بارید, در نواختن ساز بربط بسیار ماهر و یک بدیهه گوی بی‌همتا بود.

امیر سامانی به رودکی علاقه‌مند شد و او را به دربار خود فراخواند. او به شهر زیبای بخارا وارد شد و تا آخر عمر به این شهر هم، مانند سمرقند عشق ورزید. تلاش بی‌وقفه‌ی آدم‌ها برای زندگی به رودکی نشاط خاصی بخشید. او عاشق حرکت بود. وجودش پر از شورونشاط زندگی بود. تا آخر عمر در منطقه‌ی سرسبز و خرم در کنار درختان تنومند و سربلند جوی مولیان (بخارا) در زیباترین شهر ماوراءالنهر ماند.

نام: ابوعبدالله جعفر بن محمّدبن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم

متخلص: رودکی

لقب: استاد شاعران

آثار: کلیله و دمنه، سندبادنامه، اشعارغنایی، مدایح

مقبره: پنجکنت «تاجیکستان»

دیوان رودکی به روانی و حقیقت معنی مشهور است. از برکت طبع بلند وی بلافاصله پس از او فردوسی بزرگ و حماسه‌سرای توانا، زبان پارسی را شکل داد. الگویی از شعر فارسی در زمان رودکی نبود. منبع الهام او همان طبع بلند, قدرت ابتکار و ذوق سرشار ذاتی او بود.

او نخستین شاعری است که زبان فارسی را پرمایه کرد. از لحاظ کثرت شعر و قدرت طبع, او در میان معاصران خود شهرت داشت. دقیق، عنصری و خاقانی نیز از او به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند. عوفی در کتاب مشهور خود «لباب‌الالباب» از او با عنوان سلطان‌الشعرا یاد می‌کند. چنان که معروفی بلخی گوید:

از رودکی شنیدم استاد شاعران

کاندر جهان به کس مَگرو جز به فاطمی

رودکی اعتقاد داشت، سختی‌ها و بلاها آهن وجود انسان را آبدیده می‌‎کنند و بزرگی و مردانگی می‌آمورند:

اندربلای سخت پدید آرند

فضل و بزرگ‌مردی و سالاری

او درباره‌ی پند، اندرز و ارزش آن نیز شعر دارد:

زمانه پندی آزادوار, داد مرا

زمانه را چو بنگری همه پند است

به روزنیک‌کسان گفت: تا تو غم‌نخوری

بسا کسا که به روز تو آرزومند است

رودکی

آرامگاه رودکی، پنجکنت – منبع تصویر: ویکی پدیا

رودکی به دستور ابوالفضل بلعمی مأمور به نظم در آوردن کلیله و دمنه شد که حاوی افسانه‌ها و حکایت‌هایی از ز بان حیوانات و در اصل به زبان سانسکریت هندی بود. نخستین شعر به زبان فارسی جدید و امروزی همان زبان به‌کاررفته در شعرهای ردوکی در هزار سال پیش است. نخستین بیت و نخستین شعر فارسی امروز با این بیت بسیار پرمحتوا از رودکی آغاز می‌شود:

هر که نامخت از گذشت روزگان

نیز ناموزد از هیچ آموزگار

 

رودکی در اواخر عمر خود بینایی خود را از دست داد. برخی معتقدند او از مادر نابینا به دنیا آمده است. از آن جا که تا چیزی احساس نشود، شاعر نمی‌تواند در باره‌اش شعر بگوید، از تک تک شعرهای رودکی چنین برمی‌آید، او هرگز نمی‌تواند از مادر نابینا به دنیا بیاید، نگاه کنید به این شعر رودکی که یادآور احساسات اوست:

مهر دیدم بامدادان چون بتافت

از خراسان سوی خاور می‌شتافت

علت نابینایی رودکی را میل‌کشیدن به چشمانش در پایان عمر می‌دانند. البته این باور دور از حقیقت نیست. چرا که در گذشته برای درمان آب مروارید چشم، آهن را داغ کرده و بر چشم می‌کشیدند، به احتمال زیاد رودکی هم به چنین سرنوشتی دچار شده است.

شرق‌شناس به نام ولد چلپی از جهت خواندن اشعار با موسیقی، سیر رشد و تکامل و نابینایی، او را به هومر تشبیه کرده است.

در سال 1956 هیئت تحقیقاتی به سرپرستی دانشمند روسی م.م.گراسیمون به پنج‌رود فرستاده شد. این هیئت قبر را باز نمود و استخوان‌های باقی‌مانده‌ی رودکی را برای تحقیقات علمی بیرون آوردند. نتایج تحقیقات چنین بود:

1- رودکی به سن پیری رسیده و بعد فوت کرده است. سن او بیشتر از هشتاد سال تخمین زده می‌شود.

2- رودکی از مادر نابینا زاده نشده و در پایان عمر به این درد مبتلا شده است.

3- بعضی از استخوان‌های او در اثر ضربه آسیب دیده بود, به نظر‌ می‌رسد او به مرگ طبیعی نمرده است، به احتمال زیاد او را به قتل رسانده‌اند.

رودکی

بوستان رودکی، دوشنبه – منبع تصویر: ویکی پدیا

اینستاگرام کافئین بوکلی

کانال تلگرام کافئین بوکلی

بخشی از معرفی شاعر آسمانی «جامی»:

عبدالرحمان جامی از نویسندگان و شعرای فاضل خراسان در قرن نهم هجری است. او از دودمان امام محمّد شیبانی است و از نظر فصایل انسانی و در شعر و شاعری سرآمد بود. پدر جامی از محله‌ی دشت اصفهان بود. او از دست ترکات رخت بر خراسان کشید و در هرات چشم از جهان فروبست. او یکی از مثنوی‌های خود را به افتخار عبیدالله احرار پیشوای سلسله‌ی نقشبندیه تحفه‌الاحرار نام نهاد. تعداد آثار او را 99عدد می‌دانند.

مطالعه ی بیشتر: مطالعه

درباره ی caffeinebookly

مطلب پیشنهادی

اوحدین کرمانی

اوحدین کرمانی

اوحدین کرمانی حدود سال 560هـ.ق. در کرمان متولد شد. اوحدین کرمانی زمانی متولد شد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *