زبان همدیگر را نمی فهمند!!

امتیاز به این کتاب

روزی چهارنفر از چهارملت مختلف بهم رسیدند. رهگذری آنهارا می بیند که بسیار خسته هستند واز روی لطف ومحبت به آنها درهمی می دهد. شخصی که از فارس بود گفت که بااین پول انگور بخریم. عرب گفت: عنب بخریم. ترک گفت: ازم بخیرم ورومی گفت استافیل بخریم. آنها هرکدام حرف خود را می زدند تا اینکه در نهایت به دعوا وجر وبحث پرداختند.
شخصی دانشمند از کنار آنها عبورکرد وبه حرف هایشان گوش کرد. او به هرچهار زبان مسلط بود ومتوجه شد که همه ی آنها یک چیز را می خواهند. ولی چون زبان همدیگر را نمی دانند باهم دعوامیکنند. مرد دانشمند پول آنها را گرفت وبرایشان انگور خرید ومشکلشان را حل کرد.

انسانها باید از قضاوت زودهنگام دوری کنند وبدون درک شرایط کاری نکنند. هم چنین دانشمندان وعالمان وبزرگان جامعه بادانش وعلم خود می توانند بسیاری از مشکلات واختلاف نظرها راحل کنند.

درباره ی caffeinebookly

مطلب پیشنهادی

مشاهده یک فیل وچند برداشت

سرزمین هندجای فیل است وهندیان ازقدیم به فیل بانی وآموزش پیل ونمایش آن معروف بودند. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *